جدول جو
جدول جو

معنی بور شدن - جستجوی لغت در جدول جو

بور شدن
کنایه از شرمنده شدن، خفیف شدن
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
فرهنگ فارسی عمید
بور شدن
شرمنده شدن
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
بور شدن
((شُ دَ))
خوار شدن، کنف شدن
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
فرهنگ فارسی معین
بور شدن
خجل شدن، شرمنده شدن، خیط شدن
متضاد: بور کردن، دل خور شدن، ناراحت شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جور شدن
تصویر جور شدن
فراهم و آماده شدن، مرتب و هماهنگ شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ کَ دَ)
آخر شدن. (غیاث). کنایه از آخر شدن. (آنندراج). بسر رسیدن. (آنندراج). بپایان آمدن:
از تو همی بسر نشوداین بلا و عشق
گر زنده مانم آخر روزی بسر شود.
مسعودسعد.
اول رسن است وانگهی چاه
بی پای کجا بسر شود راه.
نظامی (الحاقی).
بپای شوق گر این ره بسر شدی حافظ.
بدست هجر ندادی کسی عنان فراق.
حافظ (از آنندراج).
درین امید بسر شد دریغعمر عزیز
که آنچه در دلم است از درم فراز آید.
سعدی (گلستان).
لغت نامه دهخدا
(مُ عالْ لَ)
باور شدن کسی چیزی را، پذیرفتن. قبول کردن. قبول خاطرکسی قرارگرفتن:
کنون باورم شد که او این بگفت
که گردون گردان چه دارد نهفت.
فردوسی.
دگر ره دید آن مه را پدیدار
نمیشد باورش کان هست دلدار.
نظامی.
هرگزم این گمان نبد با تو که دوستی کنم
باورم این نمیشود با تو نشسته کاین منم.
سعدی (طیبات).
گرچه باور نمی شود ما را
فرض کردم که آنچنان بودست.
ابن یمین
لغت نامه دهخدا
تصویری از کور شدن
تصویر کور شدن
نابینا شدن اعمی گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غور شدن
تصویر غور شدن
مبتلی به فتق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تور شدن
تصویر تور شدن
متوحش شدن و پریدن کبوتر یا مرغی دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
بار گردیدن بصورت بار در آمدن، یا بار بگردن کسی بار گردن کسی شدن، سربار کسی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسر شدن
تصویر بسر شدن
بسر رسیدن بپایان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور شدن
تصویر دور شدن
فاصله دار شدن چیز، رانده شدن، خارج شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
بلورةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
Crystallization, Crystallize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
cristallisation, cristalliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
גבישיות , להתגבשות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
بلوریت , بلور بننا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
স্ফটিককরণ , 결정 করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
kristalishe, kuyeyuka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
kristalleşme, kristalleşmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
결정화 , 결정화하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
結晶 , 結晶する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
kristallisatie, kristalliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
क्रिस्टलीकरण , क्रिस्टलाइज होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
kristalisasi, mengkristal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
การกลายเป็นผลึก , ผลึก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
cristalización, cristalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
cristallizzazione, cristallizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
结晶
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
krystalizacja, krystalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
кристалізація , кристалізувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
Kristallisation, kristallisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
кристаллизация , кристаллизовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
cristalização, cristalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی